loading...
عاشقانه 98لاورز
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 220 یکشنبه 06 مهر 1393 نظرات (1)

داستان عاشقانه تف به هر چی دختر اینجوره

http://up.s1.98lovers.ir/up/98only/Pictures/l6x1j7h84fz8vlhku7qp-%2098lovers.ir.jpg

یه دخترو پسر با هم زندگی می کردن

 

وضع پسره زیاد خوب نبود

 

برا همین همیشه کار میکرد تا زنش راحت زندگی کنه

 

گاهی وقتا حتی شبا هم کار میکرد.

 

همه کار میکرد.

 

کارگری فروشندگی حمالی عملگی.

 

سخت کار میکرد اما حلال.هیچ وقت دست خالی نمیومد خونه.

 

وقتی میومد دختره با جون و دل ازش استقبال میکرد.

 

ماساژش میداد براش غذا میذاشت پاهاشو پاشوره میکرد .

 

همیشه به عشق شوهرش خونه تمیز بود و برق میزد

 

و با چیزایی که داشتن بهترین غذای ممکن رو درست میکرد.

 

هیچ وقت دستشونو جلو کسی دراز نمیکردن.

 

ساده زندگی میکردن اما خوشبخت بودن.

 

تا اینکه یه شب

 

که پسره برای کار دیر کرده بود

 

یه اس ام اس رو گوشی دختره اومد

 

کارت شارژ بود.

 

دختره تعجب کرده بود.

 

بعد از اون هیچ کس زنگ نزد.

 

منتظر شد اما خبری نشد.

 

فکر کرد اشتباهی اومده.خوابید.

 

صبح که بیدار شد از رو کنجکاوی کارت شارژ رو کارد کرد.شارژ شد.

 

دختره تعجب کرده بود.فکر کرد شاید کسی براش دلسوزی کرده.

 

خیلی با خودش کلنجار رفت.

 

شب بعد دوباره یکی اومد.باز شارژ شد.اما نه کسی زنگ میزد نه اس میداد.

 

از اون شب به بعد دختره هر شب براش شارژ میومد.

 

گوشیش پر بود.

 

فکر میکرد یکی داره اینجوری بهشون کمک میکنه.

 

میخواست به شوهرش کمک کنه.

 

میخواست به شوهرش کمک کنه اما نمیخواست به غرور شوهرش بربخوره.

 

بعد از اون این کارش بود. شبا شارژ میکرد و روزا اونو به دوستاش و همسایه ها میفروخت

 

و پولشو هر چند که کم بود جمع میکرد.

 

یک ماه گدشت.

 

یه شب دختره هر چی منتظر موند اس ام اس نیومد.

 

هزارتا فکر و خیال کرد.

 

آخرش این تصمیمو گرفت. چادر سرش کرد و رفت سر کوچه و با تلفن عمومی زنگ زد.

 

یه پسر گوشی رو برداشت.

 

دختره نتونست حرف بزنه.

 

پسره گفت من این گوشی رو پیدا کردم صاحبش هم تصادف کرده

 

و فلان بیمارستانه.

 

دختره قطع کرد و رفت خونه.

 

تا صبح گریه کرد.

 

برای مردی که بدون چشم داشت به اون کمک میکرد.

 

روز بعد دوباره زنگ زد.

 

این بار با گوشی خودش.

 

پسره خودش برداشت.

 

حالش بهتر شده بود.

 

دختره کلی گریه کرد و تشکر کرد و قطع کرد.

 

اون شب دوتا کارت شارژ اومد.

 

دختره به رسم ادب براش اس فرستاد ممنونم داداش.

 

اما جوابی نیومد.

 

از اون شب هر موقع شارژ میرسید دختره پیام تشکر میفرستاد.

 

تا اینکه…….. شوهر دختره اومد خونه.

 

خیلی زود خوابش برد.

 

دختره پیشونیشو بوسید و رفت که لباساشو بشوره.

 

دست تو جیبش کرد قلبش ایستاد.

 

پاکت سیگار بود.

 

بی اختیار اشک از چشمش جاری شد.

 

رفت یه گوشه و شروع کرد گریه کردن.

 

پسره شارژ فرستاد اما دختره رفت یه گوشه و شروع کرد گریه کردن.

 

پسره شارژ فرستاد اما دختره متوجه نشد تا اس تشکر بفرسته.

 

بعد از نیم ساعت پسره زنگ زد.

 

نگران شده بود.

 

دختره هم بی اختیار گریه میکرد و شروع کرد به درددل کردن.

 

از اون روز به بعد هر چند وقت یکبار دختره تو جیب شوهره سیگار میدید.

 

دیگه اروم اروم عادی شده بود براش.

 

اما به شوهرش نمیگفت.

 

گریه ها و درددلاشو میبرد پیش پسره.

 

دیگه بهش نمیگفت داداش.

 

دیگه اگه اس نمیداد نگران میشد.

 

دیگه کمتر و کمتر شوهرشو ماساژ میداد.

 

دیگه لباساشو خوب تمیز نمیشست.

 

دیگه براش نمیخندید.

 

به پسره میگفت شوهرم لیاقت نداره اکه داشت ترک میکرد.

 

اروم اروم مهر پسره تو دلش نشست.

 

از شوهر قبلی فقط اسمی که تو شناسنامه ش بود مونده بود

 

و اگه کاری میکرد یا از سر اجبار بود یا از روی عادت.

 

دختره گفت… میخوام ببینمت.

 

پسره هم از خداش بود.

 

قرار گذاشتن.

 

یه ماشین باکلاس جلوش ترمز زد.

 

دختره تازه داشت میفهمید این یعنی زندگی.

 

با شوهرش فقط جوونیش حروم میشد.

 

شده بودن دوتا دوست صمیمی.

 

یه روز دختره بهش گفت بیا خونه شوهرم تا شب نمیاد.

 

پسره قبول کرد اما گفت اول بریم بیرون دور بزنیم.

 

سوار شد.

 

یه خیابون دو خیابون یه چهار راه دو چهار راه….

 

اما پسره حرف نمیزد و فقط میگفت طاقت داشته باش یه سورپرایز برات دارم.

 

رسیدن به یه جایی.

 

پسره گفت اونجا رو ببین.

 

یه مرد بود با چهره ای خسته اما کمرش خم شده بود.

 

شوهرش بود سیگار فروش بود.

 

حرف آخر پسره این بود.

 

برو پایین بی وفا…

 

تف به هر چی دختر اینجوره !

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط paria در تاریخ 1393/07/06 و 20:58 دقیقه ارسال شده است

خیلی قشنگ بود...
تف به هرچی آدم بی وفاسشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت عاشقانه 98 لاورز در فروردین ماه سال 1393 همراه با شروع سالی نو به منظور ارائه بهترین و جامع ترین سایت خدمت رسانی به تمامی پارسی زبانان میهن عزیزمون ایران شروع به کار کرده است . امید است که با وجود این خانواده بتوانیم برای شما بهترین باشیم ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به عشق مجازی اعتقاد دارین ؟
    پرچم کدوم بالاتره؟