برای من نوشته گذشته ها گذشته. تمام قصه هام هوس بود
برای او نوشتم برای تو هوس بود. ولی برای من نفس بود
كاشكی خبر نداشتی دیوونه نگاتم .یه مشت خاك ناچیز
افتاده ایی به زیر پاتم...
كاشكی صدای قلبت .نبود صدای قلبم كاشكی نگفته بودم
تا وقت جون دادان باهاتم...
نوشته هرچه بود تموم شد .نوشتم عمر من حروم شد
نوشته رفته ای زیادم.نوشتم شمع رو به بادم
نوشته در دلم هوس مرد.نوشتم دل توی قفس مرد.
كاشكی نبسته بودم زندگیمو به چشمات
كاشكی نخورده بودم به سادگی فریب حرفات
لعنت به من كه آسون به یك نگات شكستم
به این دل دیونه راه گریزو ساده بستم.....
اطلاعیه های خانواده 98 لاورز دات آی آر