خلاصه داستان :
داستان درباره دختری به اسم آتناست که از طرف عشقش طرد شده و برای ادامه تحصیل به تهران میره و اونجا اتفاقاتی میفته که مسیر زندگیش رو عوض میکنه…
چه اتفاقاتی در راه است؟ آتنا میتونه سرنوشتش رو اونجور که میخواد عوض کنه؟
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
باربیکیو یا BBQ | 0 | 546 | mahsa733 |
باربیکیو چیست؟ | 0 | 147 | mahsa733 |
بفرمایید انجمن عاشقانه | 0 | 128 | 1377 |
کابل شبکه اشنایدر دیجی لینک ارزان وستا | 1 | 124 | mahsa733 |
کابل شبکه اشنایدر دیجی لینک | 1 | 104 | mahsa733 |
آداپتور فیبر نوری چه کاربردی دارد؟ | 0 | 85 | mahsa733 |
آداپتور فیبر نوری | 0 | 85 | mahsa733 |
شعر های (atena75) | 14 | 439 | hajmohamad |
اس ام اس فلسفی و جملات قصار زیبا (5) | 1 | 156 | hajmohamad |
کل کل پلی اسیشن را برای سرگرمی میپسندید یا ایکس باکس | 0 | 90 | hajmohamad |
طراحی سایت فروشگاهی | 1 | 108 | mahsa733 |
طراحی سایت فروشگاهی بهپردازان | 1 | 113 | mahsa733 |
بهترین شرکت طراحی سایت در تهران | 0 | 87 | mahsa733 |
خلاصه داستان :
داستان درباره دختری به اسم آتناست که از طرف عشقش طرد شده و برای ادامه تحصیل به تهران میره و اونجا اتفاقاتی میفته که مسیر زندگیش رو عوض میکنه…
چه اتفاقاتی در راه است؟ آتنا میتونه سرنوشتش رو اونجور که میخواد عوض کنه؟
خلاصه داستان :
سامان همراه دو تا خواهراش سیمین و سارا و مادرشون مائده زندگی میکنند. اون همیشه عشق اسپانیا بوده و بالاخره وقتی که به سن ۲۸ سالگی رسید، به آرزوش میرسه و دوستش امیرحسین که تو مادرید زندگی میکنه، کاراشو جور میکنه. امیرحسین برای ادامه کارای سامان به ایران میاد اما به محض ورودش به ایران با اتفاقات غیر منتظره ای رو به رو میشه. از اونجاس که داستان زندگی ۱۰ نفر و یاداوری گذشته تک تک آنها شروع میشه…
خلاصه داستان :
پرستو دختر جونیه که ذاتا گوشه گیر و خجالتیه که تنهایی اون و سایه حسادت ها و اذیت های خواهر بزرگش به این خجالت و گوشه گیری دامن میزنه . در این بین به مردی علاقه مند میشه ولی خواهرش تمام زندگی ، رویاها و ذهنیت زیبای اون رو به هم میریزه و نابود میکنه ولی بر عکس پیش بینی خواهرش این فقط زندگی پرستو نیست که از بین میره ، زندگی تمام کسانی که به پرستو نزدیک هستند به نوعی تحت شعاع قرار میگره …
خلاصه داستان :
ونوسه دختری ِ که یک فلاش بک داره به ۷ سال قبل وقتی رشته پزشکی قبول میشه و ماجراهایی که طی این سالها برایش رخ میدهد …
اکثر ماجراهایش واقعی است و برای خودم (نویسنده) یا دوستانم رخ داده و بقیه خیالی است …
خلاصه داستان :
آنیا دختریست شیطون که هر جا میره کسی رو برای کل کل کردن پیدا می کنه ! (اصلا تقصیر خودش نیست که! مردم خیلی پر رو تشریف دارن، نمی فهمن هر چی یه خانوم گفت باید بگن چشم! اونم نه هر خانومی!آنیا!!!)
ون توی مدرسه هم یه کل کل با یه پسر لنگه خودش راه می ندازه . غافل از این که این داستان به همین کل کل کوچیک ختم نمیشه … البته بذارین بگم این رمان" target="_blank">رمان اصلا از اون رمان" target="_blank">رمانای لوسی نیست که این دوتا با هم فرتی ازدواج کننا! نه خیر!
چیز های دیگری پشت پرده است!!!
خلاصه داستان :
درباره ی زندگی یه دختر ۲۲ ساله اس که عاشق موتور و نقاشی کشیدنه….
به خاطر مشکلات و سختی هایی که تو خانواده اش داشته نتونسته اون جور که باید و شاید با سنش پیش بره و بیشتر از این که شبیه یه دختر خانوم ۲۲ ساله باشه شبیه یه بچه ی ۵ ساله اس.
در واقع یه جورایی خودشو پشت نقاب یه بچه قایم کرده تا در امان بمونه و شکست نخوره….
خلاصه داستان :
هانیه دختری سیزده ساله است که می خواهد آرامش داشته باشد اما واقعیت او را در هم می شکند. او که پدری جادوگر دارد کم کم می فهمد که نمی تواند از سرنوشت فرار کند و…
تعداد صفحات : 8